به گزارش مشرق، تعاملات اصلاحطلبان و دولت اعتدال در سال جدید در وضعیت بغرنجی قرار گرفته است. اصلاحطلبان از آنجا که مواجهه با شورای نگهبان و عبور از نظارتهای قانونی را برای ورود به عرصه رقابتهای انتخاباتی سخت میدیدند و از سوی دیگر نامزد توانمند با صلاحیت در تراز ریاستجمهوری که توان رأیآوری داشته باشد، در اردوگاه خود نمییافتند، در انتخابات سال 96 بار دیگر به حمایت از روحانی رضایت دادند تا شاید در فرصت چهار ساله امکان تغییر وضعیت به نفع خود را بیابند! اما عملکرد چندماهه دولت دوازدهم چشمانداز روشن و مثبتی را پیش روی آنان متصور نکرده است!
بیشتر بخوانید:
آلزایمر سیاسی اصلاحطلبان برای فرار از رابطه با مرتضوی/ کدام رسانه های اصلاح طلب از مرتضوی هدیه مالی می گرفتند +عکس
افزایش روزافزون مطالبات مردمی از دولت برای رفع مشکلات کشور، ناامیدی زودهنگام رأیدهندگان از توان دولت برای حل مشکلات کشور در حالی که هنوز دولت دوازدهم یکساله نشده است! (بخشی از این ناامیدی خود را در اعتراضات خیابانی دی ماه سال گذشته نشان داد)، ناکامی دولت در ایجاد ثبات در اقتصاد کشور و هرجومرج در بازار ارز و رشد بیرویه قیمت دلار و... موجب شده است تا هزینه حمایت از دولت روحانی روز به روز افزون شود! سیاستهای فرهنگیـ اجتماعی دولت و به طور خاص مسئله فیلترینگ شبکههای اجتماعی خارجی که دولت این روزها مصمم به اجرایی کردن بخشی از آن شده است نیز سیاستی است که به مذاق اصلاحطلبان خوش نیامده و به چالشی میان این دو تبدیل شده است. موضوع تا آنجا ادامه یافته که اصلاحطلبان با صراحت از به بنبست رسیدن سیاستهای جاری دولت سخن میگویند و به دو راهی حمایت از روحانی یا عبور از وی قرار بگیرند.
اصلاحطلبان به خوبی آگاهند که در سالهای پایانی دولت آقای روحانی حمایت از او و دولتش احتمالاً سبب ریزش بخشهایی از پایگاه اجتماعی این جریان خواهد شد. با وجود این، چارهای جز حمایت از او ندارند. اگر اصلاحطلبان از حمایت آقای روحانی دست بردارند، گرفتار وضعیتی به مراتب بدتر از امروز خواهند شد که به تعبیر تاجزاده موجب شرمندگی این جریان در تاریخ خواهد شد! این تعبیر به خوبی نشان میدهد، تداوم حمایت از روحانی نه یک انتخاب آزادانه، بلکه ضرورتی تحمیلی است که گریبانگیر اصلاحطلبان شده و گریزی از آن وجود ندارد؛ وگرنه شعار «روحانی پشیمانیم» تا عمق راهبردی این اردوگاه رسوخ کرده که جرئت بر زبان آوردن آن وجود ندارد! این وضع موجب شده است اصلاحطلبان با جدیت بیشتری به سمت سیاست «حمایت انتقادی» سوق یابند. در این رویکرد چنین مطرح میشود که حمایت اصلاحطلبان از دولت آقای روحانی به معنای چشم بستن بر نقاط ضعف دولت نیست. آنان باید درباره ضعفهای دولت تذکر لازم را به صورت خصوصی یا علنی به رئیسجمهور بدهند؛ در عین حال که نباید از حمایت از آقای روحانی دست بکشند. اتخاذ همزمان این دو رویکرد موجب میشود که چراغ امید همچنان در بین هواداران روشن مانده و ریزش پایگاه اجتماعی این جریان با حداقل شیب ممکن صورت پذیرد! در این میان، البته خرده تاکتیکهای رسانهای نیز به کار خواهد آمد، از جمله آنکه تلاش دارند وضعیت کنونی اصولگرایان را به مراتب ناامیدکنندهتر از وضعیت اصلاحطلبان نشان دهند تا از هرگونه جذب آرا به وسیله سبد رقیب جلوگیری کنند!
اما آنچه در این میان تأملبرانگیز است، آن است که زمان برای اتخاذ سیاست «حمایت انتقادی» گذشته و اصلاحطلبان پس از پنج سال حمایت کامل از دولت اعتدال به این سادگی نمیتوانند خرج خود را از سفره دولت اعتدال جدا کرده و ژست انتقادی بگیرند؛ چرا که در بخش عمده عملکردها این جریان نیز به طور مستقیم و غیرمستقیم نقشآفرین بوده است. افکار عمومی نیز چنین باوری ندارد و تفاوتی بین اصلاحطلبان و اعتدال نمیبیند و از عنوان دولت اعتدال همان اصلاحطلبان را تداعی میکند. از نگاه ایشان، اصلاحطلبان امروز باید مسئولیت به روی کار آمدن آقای روحانی را بپذیرند و در قبال وضع نابسامان اقتصاد کشور پاسخگو باشند، نه آنکه با طفره رفتن از پاسخگویی خود را مطالبهگر جلوه دهند!
با این وصف اصلاحطلبان در وضعیت متناقضی گیر افتادهاند که به این سادگی امکان خروج از آن برایشان وجود ندارد!
منبع:هفته نامه صبح صادق